باران که می بارد...
برف که می بارد...
یاد قدم زدن های دو نفره یمان می افتم که قرار بود بیفتد و نیفتاد...
یاد من یاد تو می افتم...
یاد آرزوها یاد حرف ها یاد ما می افتم...
زمستان است دیگر کاری نمی شود کرد...